آشنایی با سیستم های VRF


1- استفاده از کمپرسور اینورتر که باعث کاهش چشمگیر صرفه جویی در مصرف انرژی به خصوص در بارهای جزئی میشود.

2- استفاده مستقل از یونیت های داخلی با توجه به دمای مورد نیاز کاربر با یک یونیت خارجی مشترک

3- استفاده از 64 یونیت داخلی با یک نوع یونیت خارجی و فقط یک جفت لوله خروجی

4- کاربردهای مختلف مسکونی، تجاری و صنعتی بسته به نوع طراحی و استفاده از یونیت داخلی دلخواه

5- عدم استفاده از آب به عنوان سیال مورد نیاز در واحد کندانسور که باعث کاهش هزینه بسیار بالا در اجرا و تامین تجهیزات خواهد شد

6- امکان انتخاب یونیت خارجی تا ظرفیت 800،000 بی تی یو در ساعت فقط از یک جفت لوله ورودی و خروجی

7- امکان لوله کشی کل سیستم تا 1000 متر و ارتفاع 110 متر که مناسب برای ساختمان های بلندمرتبه می باشد

8- امکان استفاده از کنترلرهای مرکزی جهت کنترل از یک مکان و ارائه تفکیک مصرف برق سه فاز به ازای هر یونیت داخلی که مناسب برای فضاهای تجاری می باشد

9- امکان اتصال دستگاه هواساز (Air Handling Unit) به یونیت خارجی به عنوان ACU و بهره گیری از کویل DX جهت سرمایش و گرمایش و…

قبل از شروع بررسی اجزاء سیکل ، ابتدا یک مرور ساده روی سیکل تبرید تراکمی هم خواهیم داشت :

مرحله 1 به 2 :

تراکم گاز مبرد در کمپرسور که می بایست گاز مبرد کم دما وارد کمپرسور شده و عمل تراکم جهت افزایش فشار و دما در این مرحله صورت پذیرد. در دیاگرام PH پس مسیر حرکت مبرد در ناحیه بخار بود و با عبور از خطوط دمایی به سمت بالا فشار و دما به صورت توام افزایش می یابد.

مرحله 2 به 3 :

در دیاگرام PH پس از ورود مبرد در فشار ثابت به کندانسور و عبور آن از مرز اشباع، اولین قطره مایع مشاهده گردیده و رفته رفته کل مبرد در ناحیه اشباع تبدیل به مایع میشود.

مرحله 3 به 4 :

در این قسمت مبرد در ناحیه مایع وارد شیر انبساط گردیده و با افت فشار لازم دمای خود را جهت جذب گرمای محیط از دست می دهد و در ادامه نیز امکان تبدیل شدن به مبرد اشباع و با درصد مایع بیشتر گردد.

مرحله 4 به 1 :

در اواپراتور یا تبخیر کننده می بایست مبرد مایع وارد شده و با انتقال حرارت موثر فن، گرمای محیط سبب  تبخیر مبرد و تبدیل آن به گاز شود که در خروج از اواپراتور، مبرد وارد ناحیه بخار می شود.

تا این قسمت با ویژگی های دستگاه و خلاصه ای از سیکل تبرید آشنا شدیم و از این لحظه ؛ با اجزای اصلی سیستم بیشتر آشنا خواهیم شد.

  • کمپرسور اینورتر 

کمپرسوری که با کنترل میزان فرکانس ورودی از برد اینورتر یا IPM به سرعت دلخواه مغز اصلی سیستم یا همان Main PBC رسیده تا میزان برودت لازم تامین شود. در اکثر برندها تا نسل 3 کمپرسورها از ترکیب اینورتر و دور ثابت تشکیل شدند و در این حالت به طور خلاصه ابتدا اینورتر وارد مدار شده و در صورت عدم تامین برودت لازم، کمپرسور دور ثابت وارد مدار میشود.

  • کمپرسور دور ثابت :

مانند کمپرسورهای مرسوم در صنعت به صورت دور ثابت بوده و جهت تکمیل ظرفیت کارکرد، وارد مدار می شود. هر دو نوع کمپرسور از نوع اسکرال می باشد و تفاوت آنها فقط در ساختار داخلی آن جهت کنترل سرعت می باشد. در نسل 4 در ظرفیت های کمتر از 180000 بی تی یو ، فقط از یک کمپرسور اینورتر استفاده شده و دو ظرفیت 180 و 200 از دو کمپرسور که به صورت موازی با هم کار میکنند استفاده میشود.

  • شیر Hot gas by pass :

وظیفه این شیر کنترل حفظ بالانس خط HP و LP می باشد و در صورتیکه LP از حد مجاز پایین تر قرار گیرد، این شیر از خط HP گاز داغ را به خط LP بای پس می نماید.

  • جدا کننده روغن (Oil separator) :

وسیله ای که بعد از کمپرسور در سیکل قرار دارد و درون آن از جنس Cyclone هست که با به وجود آمدن اثر گریز از مرکز روغن را در پیرامون محفظه به چرخش در می آورد و با جمع شدن در کف، مبرد با حدود 1 درصد اختلاط روغن را به سمت کندانسور می فرستد و روغن اضافه را جهت روانکاری به کمپرسور باز میگرداند.

جهت روانکاری صحیح در نسل 2 و 3 این امر، هر 8 ساعت یک بار رخ می داد اما در نسل 4 با وجود سنسور Oil Level Control به صورت مرتب دمای dhscharge هر کمپرسور با دمای روغن تفریق میشود و Main PBC از حاصل اختلاف دمای مذکور به میزان سطح روغن با توجه به داده قبلی کارخانه پی برده و عمل روانکاری را با شیر برگشتی روغن انجام میدهد.

  • شیر انبساط الکترونیکی (EEV) :

که مخفف electronic expansion valve است؛ در دو قسمت کاربرد دارد.

الف) یونیت خارجی با نام Main EEV :

که در حالت سرمایش fully open است. زیرا باید کل مبرد با سرعت به سمت پنل ها رود و عمل انبساط اصلی در پنل های داخلی به صورت مستقل انجام شود در حالت گرمایش که یونیت خارجی به عنوان اواپراتور استفاده میشود به عنوان شیر انبساط استفاده میشود.

ب) Indoor EEv :

که در هر یونیت داخلی و خارجی واقع شده و عمل انبساط و اختناق در سرمایش را بر عهده دارد. میزان باز یا بسته شدن این شیرها توسط پالس های الکترونیکی از طریق مغز اصلی دستگاه یا همان Main PBC بسته به نیاز سرمایش و یا گرمایش باز یا بسته میشود. در حالت بسته، تمام EEVها دارای 40 پالس هستند که علت این است که همیشه جهت عبور ازت در تست و یا وکیوم در حین راه اندازی ، ارتباط خط رفت و برگشت برقرار باشد.

  • مبدل سابکولر :

یک مبدل حرارتی در یونیت خارجی که با گرفتن مایع سرد از خط کم فشار، دمای مبرد مایعی را که از کندانسور خارج شده (در حالت سرمایش) بیشتر میکند و همچنین حجم آن را افزایش میدهد که هدف اصلی آن هم، جبران افت حاصل از طول زیاد لوله کشی ذکر شده است.

با سابکول بیشتر، در قسمت مایع منحنی PH پیشروی کنیم و دمای پایین تری را به دست می آوریم که 2 حسن دیگه نیز دارد :

الف) افزایش اثر سرمایش باتوجه به طولانی تر شدن خط فوقانی متناظر با LP که باعث نیاز به انجام کار کمتر و درنتیجه افزایش COP نیز می شود.

ب) با توجه به پیشروی بیشتر در ناحیه مایع، درصد مایع بیشتری به اواپراتور راه می یابد که خود باعث جذب گرمای بیشتر از محیط میشود.

  • آکومولاتور :

وظیفه آکومولاتور، همانطور که میدانید جداسازی مایع از گاز بوده ؛ که مایع در پایین جمع شده و گاز از بالا به سمت ساکشن کمپرسور میرود. در نسل 4 به قسمت پایین آکومولاتور مخزن Receiver اضافه شده که میزان مایع بیش از اندازه سیکل را به درون خود می برد و در زمان لازم با یک شیر external مبرد مایع مورد نیاز را به آکومولاتور هدایت میکند.

  • High pressure switch :

یک شیر اطمینان در زمان بالا رفتن فشار گاز در نسل 4 بوده و وقتی این میزان از 3200 کیلو پاسکال بیشتر شود، عمل می نماید و گاز داغ را به خط کم فشار بای پاس میکند. در صورتیکه به هر دلیلی فشار کم نشود و تا 4100 افزایش پیدا کند ، دستگاه shut down خواهد شد تا عیب مکانیکی یا الکترونیکی برطرف شود.